امروز اینه در محفل کسی اینه داری میکند تا حرفهایی را بزند که شاید سالهاست طفل منتظر شنیدن ان باشد

اینه سخت است برایش امانتداری این حرفها

امید دارد بتواند زنگار دل اینه کوچکترین خللی در این بازتابی بوجود نیاورد


پس پدر بازگو از انچه در دل داری


سلام دخترم

زیبا دخترم

مهربان دخترم

مظلومم

عزیز از جانم که هر نفست برایم پر معناست

تک تک نگاههایت را میشناسم

تک تک حرفها و کلماتت را میشناسم و میدانم در پشت انها چه غصه ها نهفته

ای کاش میدانستی که میدانم

و از ان بیشتر بدانی که چه حرفهایی در سینه دارم که فرصت و مجان بیانش هیچوقت فراهم نشد

 اری

امشب و در این ساعت از تکه اینه خواسته ام تا برایت قلم بزند و این حرفها را به قلم تحریر در آورد

و اگر میشد و قواعد هستی رخصتی میداد تک تک حرفهایم را برایت معنا میکردم

در آن هنگام که دست بر موهایت میکشم

و دانه دانه اشکهایت را از گونه هایت پاک میکنم

و دستهایت را میفشارم

و برخی حرفها را در نگاهت نگاهی که دیگر از گره خوردنش عبایی نداری .

میدانم همه ی اینها را .


میدانم که غصه و فشار زمانه و نیازهایی که در دل داری باعث شده از انچه در عقیده داری شاید فاصله بگیری

و اولینش نیاز به پدر

که میدانم چقدر دوست داشتی در اغوشت هر شب نجوایی بخوانم .

تا ارام ارام به خواب روی

اما دخترم

بسیاری حرفهاست که باید برایت بگویم

نمیدانم از کجای حرفم برایت بگویم که بدانی و ای کاش میشد همه ی حرفها را با کلمه ای و نگاهی به دلت انتقال داد

اما سخت است دخترم

مهربانم

چقدر دوست دارم ان نگاه پر از حیایت را که جسارت گفتن عبا نداشتن گره خوردنت را از خودم به ارث برده ای . دوستت دارم و میدانم چرا این حرفها را میزنی


اما بدان

به هزار و یک دلیل که خود این لفظ را خوب میشناسی باید نمی بودم

اما مهمترین آن را برایت بگویم که صد باشد دلیلش و مابقی را خود بخوان از این مجمل


دخترم مهربانم یا . دخملم

گل مهربانم

چقدر دلم میخواهد از این قربان صدقه ها بروم

اما مجالی نیست و فرصت اندک


مهربان دخملم

تو میدانی که خدایی هست و فرستادگانی برگزیده از نسل سلاله پیغمبر ص فرستاد تا بر آن چیزی که راه صحیح است رهنمونمان کند

راهی که بهترین راههاست

راهی که علی ع و فاطمه س و فرزندان پاکش در آن گام نهاده و برای آن راه از همه چیز خود گذشتند


و حسین و فرزندانش جلوه ای عظیم از آن شدند و زینب علیها سلام، بار عظیم این رسالت را پس از آن مصیبت عظیم بر دوش گرفت و به سلامت به سرمنزل مقصود رساند و آنجا که وظیفه اش به پایان رسید . آری


تو خود محرم برخی از این رازها شدی که شاید بهتر از من به ان واقف شدی


اما بگذار از حقایق دیگری نیز برایت بگویم

آری، علم روز به روز در غرب در حال پیشرفت است و هر روز پرتویی از نور حقیقتی که سالهای سال ائه معصومین ما بر ان تاکید داشته اند را با هزار دلیل و مدرک به اثبات میرساند البته اگر انصاف داشته باشند

اما دخملم هر کس فرصتی دارد و ما بنا نیست هزاران راه نارفته و رفته آنان را دوباره چک کنیم

چرا که میدانیم علی ع واقف به همه ی امور بود جز پیروی از راه خود ، هیچ راهی را . هیچ راهی را کامل نمیدانست


پس ماه از یک سوی راهی داریم که شکوفاگر و سرمنزل مقصود است اسمانی است که پروازگر روحمان به اندازه ی بزرگیمان

و از طرفی هزار راهی که هر چند ممکن است اندکی لذتی مقطعی در چند منزل برایمان فراهم کند . اما بعدش فنا پذیر است و سزوار انچه ماست ، نیست


پس در این میانه چه میکردم دخترم

آری، آنهایی که تو دیدی برخی هم رزمانی که موجبات ناراحتی و حتی دلگیری مرا فراهم میکردند، همانهایی هستند که امروز با هزار قدرت فکر در توجیه کارهایشان بر می ایند

حتی ذره ای عوض نشده اند دخترم

چه میتوانستم بکنم با انها هم مسیر شوم و یا در مسیری که میدانستم راه صحیح است گام نهم .؟


در این جدال درونی با محبت به فرزند و همسرم که از جان دوست تر میداشتم چه میکردم

از آغوش گرم مادر و پدرم . که تو خود میدانی چقدر دوستشان داشتم


اما آن زمان که یاد وداع بزرگ دختر امام حیسن ع با دردانه اش می افتم که ان چه هدفی عظیم و بزرگی است که باید این مهر و محبت را فدای آن کرد . آرام میگیرم


آری، هر کدام از ما هر لحظه در امتحانی هستیم و چیزی را فدای چیز بزرگتر دیگری میکنیم

که میدانم بهتر از من با علمی که به آن داری واقف تری


پس . در این جا بگذار بگویم که چقدر دوستت دارم و هنوز هم هنوزه با وعده ای الهی چشم نگرانم به دنبال امور توست

و امید دارم هر لحظه به آنچه به ان سزاواری نزدیکتر شوی

که میدانم سخت است امتحانات خدا در این روزگار

پس صبر پیشه کن و بانوان بزرگی چون حضرت زهرا سلام الله و زینب کبرا را سر لوحه خود قرار دهی و بدانی که آنها با همه ی دلایل از ما بهتر میدانستند که راه حق کدام است و راه باطل باطل است و باطل

و هر لحظه به انچه برایشان تکلیف شده عمل میکردند

پس بدانیم که هر کدام از ما تکلیفی است که خداوند بر اساس آن و نه بیشتر انتظاری دارد و هر لحظه در ازمونی


دخترم مهربان و عزیزتر از جانم که میدانی چقدر دلم میخواهد هر لحظه نفس نفس صدایت کنم

دوستت دارم و از تو میخواهم به همه ی امور و آنچه گذشته فکر کنی و در این راهی که انتخاب کرده ای صبر پیشه کنی و بدانی همه اینها آزمونی است برای رشد ما

پس در آن بهترین نمره را بر انچه بر تو تکلیف شده کسب کن

دوستت دارم


---------------------

و اینه را فقط مات و مبهوت است به این کلمات و آمانتداری که شاید نمیدانم!


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Dustin مرجع مقالات تخصصی وکالت بیمه Tammy Bryan Omar تبلیغ پارسی ایبی لایف - امیر آلپر درخت زیتون نسیم