اگر تکه تکه اینه سکوت میکند دلیلش ان نیست که حرفی ندارد
بلکه مانند اسیری شده که بسیار حرف دارد در روزهای اغازین اسارتش
اما با گذر زمان این زمزمه ها رنگ و بوی تکرار میگیرد
اما عجیب ان است که رنگ شاید تکرار شود
اما بو هرگز
شاید حتی اگر چشما تاب بیاورند رنگها هم متفاوتند
چرا که هر روز رنگی از پرتوی خورشید به زمین میتابد
و این پرتو در هر ساعتی زاویه ای و در هر مکان بازتابهایب دارد که بازتابی بدیع را بوجود می اورد
و دیدن‌هر انچه پیرامون است نیز به همان میران متفاوت
اما بو.
حس عجیبی است بویایی
شاید به همین خاطر است که حافظه ی بویایی بسیار جلوتر از حافظه های دیگرند
چه کند اینبار اینه و تکه تکه اشکهایش که دیگر گونه ای به هم امیخته اند که گویب از عزل شیشه و اشک بوده اند
چه ترکیبی و چه برنده.
اشک و تکه های شیشه
هر دو بران
هر دو روزی از یک قطعه اصل بودندو حال جدا شده اند
وای خدای من
چه زیباست که بنگری در زلالی اشک چهره ی زیبای ان کودکی که شاید مست دنیای خود است
اری چه کند اینه با بی تابی ی هر لحظه ب پدر که گویی بوی این بی تابی هرگز فروکس نمیکند
چه کند؟
خدایا
چه کند.
با مهربانیت این فراز و نشیب را چگونه به هم در کشیدای
چگونه
و خواب این گرداب فراموشی
و بیرون فکندنش جسدی را در هنگام صبح که برون شو
چه میشود این گرداب و طوفان دریا را
که نه برمیکشد این بی تابیهارا
و نه اراممیکند دلها را
و جز با صدایی مهیب فرجامی را رقم نمیزند
و باز باگشودن پلک از نو
که شروع کنید دلها بی تابیتانرا

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

bestexperience سفر824 همه چيز از همه جا همه جا با توأم عشقم آموزش نقاشی گلشن بهاری Kristina gardeshgari نوین طب